معنی اثر فرانتس لیست
حل جدول
لغت نامه دهخدا
لیست. (فرانسوی، اِ) جریده. سیاهه. دفتر. قائمه.
- لیست حقوق، صورتی متضمن نام گیرندگان حقوق.
لیست. (اِخ) فردریک. عالم اقتصادی آلمانی (1789-1846 م.).
فرهنگ عمید
صورت اسامی اشخاص یا اشیا، فهرست،
مترادف و متضاد زبان فارسی
سیاهه، صورت، صورتاسامی، فهرست
فرهنگ معین
[فر.] (اِ.) فهرست، صورت اسامی افراد یا اشیا یا هر چیز دیگر، سیاهه، صورت. (فره).، ~ سیاه نام مخالفان و متهمان.
فرهنگ واژههای فارسی سره
فهرست، سیاهه
فارسی به عربی
فرهنگ فارسی هوشیار
صورتحساب، سیاهه، فهرست
سخن بزرگان
پیروزی، همیشه از آنِ کسانی می شود که در راه اصلی گام برداشته اند.
معادل ابجد
1992